جلسه اول از سلسه مقالات آموزشی حسابداری
زمان تقریبی مطالعه: چهار دقیقه و بیست ثانیه در این سلسله مقالات به شرح علم حسابداری به طور کامل و کاربردی از ابتدا میپردازم که هر آنچه از این دانش برای ورود به حوزه کار و زندگی نیاز دارید، در اختیار داشته باشید. این مقالات برای دانشجویان، مبتدیان حسابداری، تازه کارها و یا کسانی که هیچ دانشی در این حیطه ندارند و به آن نیاز دارند، جامع است.
علوم
دانشمندان علوم رو به دسته تقسیم میکنند:
1.علوم ریاضی و فیزیک
2.علوم انسانی
(البته در این مورد تقسیم بندیهای متفاوتی وجود دارد اما در اینجا به طور خلاصه به شرح اونچه برای ما کاربرد دارد میپردازم)
علومی که از اون به ریاضی و تجربی یاد میشود مطلق هستند و قوانین آن همهجا صدق میکنند، یعنی بر اساس قوانین متقن پایه ریزی شده شما هرجا برین ثابت هستند مثلا همهجا فرمول آب H2O است یا همه جا 2+2=4 است در فیزیک کوانتوم سرعت نور همیشه برابر با یک عدد خاص است و … .
علوم انسانی توسط انسان پایه گذاری شده است و همیشه تابعی از رفتارهای انسانها در آن دخیل است. حسابداری زیر شاخهای از علوم انسانی است و بر اساس یکسری از ارکان پایهریزی شده است.
حسابداری
ما در حسابداری وضعیت مالی اشخاص رو مدیریت میکنیم؛
حسابداری در واقع یک سیستم است که در اون فرآیند جمع آوری، طبقه بندی، ثبت، خلاصه کردن اطلاعات و تهیه گزارشهای مالی و صورتهای حسابداری در شکلها و مدلهای خاص انجام می گیرد. حسابداری برای این است که افراد ذی نفع درون سازمانی مثل مدیران سازمان و یا برون سازمانی مثل بانکها، مجمع عمومی سازمان مورد نظر و یا مقامات مالیاتی بتونن از این اطلاعات استفاده کنند. شرکت، سازمانها یا بیزینسهای خصوصی همواره برای ساماندهی امور مالی کسب و کارشان نیازمند حضور یک حسابدار ماهر هستند.
در علم حسابداری دو رکن مهم جود دارد که در این رابطه به شرح میپردازیم؛ حسابداری به عنوان زیر شاخهی علوم انسانی دارای دو رکن اساسی است. دو رکن اصلی تو حسابداری اصل و فرض است که با اون به شرح تعرف حسابداری برای مدیریت وضعیت مالی میپردازیم در زیر یک نمونه از هر کدومو براتون توضیح میدهم.
1. اصل درواقع توافق بین ماست. اصلها در جهان واقعی وجود دارند.
اصل بهای تمام شده: توافقی ایست به این معنا که یک جنس برای شما چقدر خرج برداشته فارغ از اینکه چند خریده یا چند میخواهید بفروشید. یعنی این کالا یا جنسی که خریداری شده و یاتولید شده برای ما چند تمام شده است ؟ در واقع با تمام هزینه های اصلی و فرعی اون.
2. پایههای حسابداری بر اساس یکسری از فرضهاست، فرضها جدای اونچه هستند که در واقعیت وجود دارند.
فرض واحد سنجش: یکی از فروض حسابداری این است که واحد سنجش هرچیزی پول آن است، اینجا فرض بر این است که واحد دیگری مثل تعداد، لیتر، مترو… وجود نداره. یعنی همه چیز در واحد مبلغ خلاصه میشود.
سایر اصول و فروض بعدا به مرور شرح داده خواهد شد.
دارایی
دارایی اون چیزیه که ما داریم که دو شرط اصلی برای اون وجود دارد
1. قابلیت اندازهگیری داشته باشه که همانطور تو فرض قبل بهتون گفتم واحد سنجش هرچیزی در حسابداری پول اونه، پس اولین شرط دارای این است که چقدر پول دارد.
2. دارای منافع اتی باشد ، چیزی که در گدشته مصرف شده داریی نیت مثلا هزینه برقی که پراخت کردین یا هزینه نظافتر ک ه پرداختین جز داراییتون نیست.
تفاوت سرمایه و داریی
برای شرح سرمایه باید به تفوت دارایی با سرمایه میپردازم. برای درک تفاوت این دو به فرمولی که در زیر براتون مینویسم توجه کنید.
دارایی = بدهی + سرمایه
مثلا وقتی شما یه ماشینی 50 تومانی دارید که 30 تومن آن وام است، در واقع شما 50 تومن دارایی و 30 تومن سرمایه و 20 تومن بدهی دارین.
یا مثلا وقتی 40 تومن پول در جیب شما است اما این پول برای خریدن یک وسیله برای شرکت به شما داده شد این پول داریی شما هست ولی قطعا سرمایه شما محسوب نمیشه.
ثروت
ثروت یا سرمایه شما اون قسمت از داراییتون محسوب میشه که به خودوتون تعلق داره و میتوان اون رو قیمت گذاری کرد در واقع نه بدهی و قرض است نه مربوط به منفعت گذشت است.
جمع بندی
در مقاله اول آموزش حسابداری به شرح مقدمات ضروری و تعریف حسابداری و ارکان اون و توضیح سرمایه و دارایی پرداختیم.